مجله الکترونیکی دبیرستان امام صادق (ع)‏
798 subscribers
2.34K photos
133 videos
239 files
407 links

مجله الکترونیکی دبیرستان پسرانه امام صادق (ع)‏ دوره دوم
مدیریت کانال : @besadegh
Tel : 03136637000
Download Telegram
با توجه به فرصت ها و تهدیدات فضای مجازی و ضرورت آموزش فرهنگ استفاده از اینترنت و فضای مجازی
#دفتر_مشاوره دبیرستان پسرانه امام صادق (ع) جلسه ای تحت عنوان « آسیب شناسی شبکه اجتماعی» با حضور تمامی دانش آموزان پایه دهم برگزار نمود .
این جلسه روز چهارشنبه 1/8/98 با سخنرانی جناب آقای ابراهیم مهرانی «کارشناس امور رسانه نیروی انتظامی »در سالن اجتماعات دبیرستان برگزار گردید .
🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳
انتخابات شوراهای دانش‌ آموزی یک آمادگی برای حضور دانش ‌آموزان در مناسبت‌های اجتماعی به منظور ایفای نقش پُر رنگ‌ تر در آینده جامعه می‏باشد.
بدین منظور انتخابات #شورای.دانش.آموزی در تاریخ 98/8/1 با حضور فعال دانش آموزان دبیرستان پسرانه امام صادق (ع) برگزار گردید.
🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳🗳
اسامی کاندیدا های #شورای_دانش_آموزی به ترتیب عبارت اند از :
1- سید شایان احمدی دهم ریاضی 1
2- ارشیا تاجرزاده دهم انسانی
3- علی رحمتی یازدهم تجربی 2
4- مهدی شاهمرادی یازدهم ریاضی 2
5- عرفان شاهین یازدهم تجربی 2
6- امیرحسین شجاعی یازدهم تجربی 2
7- پارسا شیرانی یازدهم ریاضی 2
8- محمد حسین طالبیان دوازدهم تجربی 3
9- نریمان طاهر نژاد دهم انسانی
10- سید احسان طباطبایی دهم ریاضی 3
11- امیرمحمد طباطبایی یازدهم ریاضی 2
12- بهنود عبودیت یازدهم ریاضی 2
13- اکبر عربیان یازدهم ریاضی 2
14- محمد عسگری دوازدهم تجربی 3
15- احمد فلاحی دهم انسانی
16- نیما نادعلی دهم ریاضی 4
17- طاها نصر اصفهانی یازدهم تجربی 4
🕊
#انجمن_اولیا_و_مربیان
اولین جلسه انجمن اولیا و مربیان دبیرستان پسرانه امام صادق (ع) دوره دوم در تاریخ 98/7/24 با حضور اعضا منتخب انجمن ، مدیریت و معاونین دبیرستان برگزار گردید.
در این جلسه که با هدف آشنایی با روند امور و تعیین هئیت رئیسه انجمن برگزار گردید . اعضا هیئت رئیسه به شرح فوق مشخص گردیدند .
📜
آن روزهایی را فراموش نکنید که برای چیزهایی دعا می‌کردید که الان دارید.
عبرت روزگار
🔵
یک روز همین خانه ای که سقف دارد خانه عنکبوت ها و لانه ی خفاش ها می شود،
همین ماشینی که دوستش داریم زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ می زند،
همین بچه هایی که نفس مان به نفس شان بند است، می روند پی زندگیشان،
حتی نمی آیند آبی بریزند روی سنگ مزارمان...

قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره ی خاکی راه رفته اند.
مغرورانه گفته اند: مگر من اجازه بدم!
مگر از روی جنازه ی من رد بشید...
و حالا کسی حتی نمی تواند هم استخوان های جنازه شان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!

قبل از ما کسانی زیسته اند که زیبا بوده اند،
مثل آهو خرامان راه رفته اند.
زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده.
سیب ها از سرخی گونه هایشان رنگ باخته اند
و حالا
کسی حتی نامشان را هم به خاطر نمی آورد.

قبل از ما کسانی بوده اند
که گرزهای گران داشته اند، و پنجه در پنجه شیر انداخته اند،
از گلوله نترسیده اند
و حالا
کسی نمی داند در کجای تاریخ گم شده اند!

همه این کینه ها،
همه ی این تلخی ها،
همه ی این زخم زبان زدن ها،
تهمت زدن ها،
توهین کردن ها به هم
همه..
تمام می شود.

از یاد می رود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.

اگر می توانیم به هم حس خوب بدهیم
کنار هم بمانیم
و اگر نه، راهمان را کج کنیم.
دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ی ما میمیریم.
همه ی ما.
بدون استثناء ، کمی دیرتر.
کمی زودتر.
یک دفعه.
ناگهانی ...

زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند!